یکی از مهمترین موضوعاتی که محور تفکر نوجوانان قرار میگیرد،خود آنان میباشد،و در حقیقت، در این سنین، نوجوان در جست وجوی هویت خویش برمیآید.
پدیده نوجوانی همواره با این پرسش اساسی همراه است که نوجوان از خود می پرسد، من کیستم؟!، این پرسش را جست وجوی هویت مینامند.
نوجوانان از خود می پرسد باید چگونه زندگی کنم؟چه حرفهای را انتخاب کنم؟باید با کدام ارزشها و باورها زندگی کنم؟! او پرسشهایی از این قبیل که پاسخ دادن به آنها آسان نیست و معمولاً با تشویق نوجوان و حتی والدین او همراه است.
نوجوانی مرحلهای از رشد است که باید در آن احساس هویت به دست آید و مطالعات مختلف نشان داده است که حاکمیت مذهب در جامعه به رفع این بحران کمک میکند چرا که مذهب به مهمترین سؤالات نوجوانی یعنی از کجا آمدهام؟چه کسی هستم؟به کجا خواهم رفت؟و چه کار باید کنم؟پاسخ میدهد.
نوجوانی دوره شکل گیری هویت و جوانی زمان تثبیت آن است.در دورهٔ نوجوانی و کودکی خانواده بیشترین تأثیر را در شکل گیری هویت به عهده دارد و در دورهٔ جوانی محیط زندگی اجتماعی و خود جوان نقش اساسی را در تثبیت هویت ایفا می کنند.10
توجهبهاینموضوعمهم� �قشزیادیدرتربیتدورا� � نوجوانی و جوانی دارد. و اهمیت این موضوع در کلام گوهربارحضرتعلی(ع) موجود می باشد.ایشان درنامهای به فرزندشان میفرماید:
… بادرت بوصیتی الیک و اوردت خصالاً،منها قبل ان یسبقن الیک بعض غلبات الهوی و فتن الدنیا… وانّما قلب الحدث کالأرض الخالیة ما القی فیها من شیء قبلته… 11